در یک غروب بهاری در رم، گیاه ویستریا در اولین شکوفایی خود در بیرون، اوا جولیا کاددو، 13 ساله، پشت پیانو در اتاق نشیمن باز و پر نور آپارتمان خانوادهاش مینشیند و آهنگ شوپن را مینوازد. والس شماره 19 در مینور.
همانطور که نت ها در هوا شناور هستند، صحنه اطراف او یکی از هرج و مرج شاد است: سوفیا، 2 ساله، به نیمکت پیانو تکیه داده، یک اسباب بازی پلاستیکی کوچک را در دست گرفته و با دقت گوش می دهد. کلارا 10 ساله و ورونیکا 6 ساله روی زمین درازکشیده اند و با لگو بازی می کنند.
مادر ورونیکا و سوفیا، ایرینا تسلپ اوکراینی، اسباببازیهای دیگر را مرتب میکند، در حالی که مادر دختران بزرگتر، شارلوتا جول کانادایی، با کمک همسرش، سیمون کاددو ایتالیایی، پیتزا را در فر در آشپزخانه میلغزند.
اکنون بیش از یک سال است که دو خانواده – منهای شوهر تسلپ، یوری، که در اوکراین مانده است – با هم زندگی می کنند، در مراقبت از کودکان، آشپزی و کارهای مشترک با ژول به تسلپ کمک می کند تا مشکلات بوروکراسی ایتالیا را حل کند و فرزندانش را در مدرسه ثبت نام کند.
هشت سال پیش، این تسلپ بود که به جول و کاددو به عنوان پرستار کودک برای ایوا جولیا و کلارا کمک های اساسی می کرد. تسلپ در رم بود تا به یوری نزدیک شود، زیرا او آموزش انتصاب را برای کلیسای ارتدکس یونان به پایان رساند، که به کشیش های متاهل اجازه می دهد.
جول که اهل ونکوور است، تمام وقت به عنوان وکیل برای آژانس های مواد غذایی سازمان ملل در رم و کاددو به عنوان وکیل یک شرکت انگلیسی کار می کرد.
هنگامی که روسیه در اواخر فوریه 2022 به اوکراین حمله کرد، جول به پرستار بچه قدیمی خود و خانواده اش پناه داد. ابتدا تسپل نپذیرفت، اما پس از یک هفته حملات موشکی، آژیرهای مداوم و خوابیدن در گاراژی در زادگاهش ترنوپیل، او در نیمه یک شب ناامید به جول پیام داد تا این پیشنهاد را بپذیرد.
“همه ما فکر می کردیم که چند هفته دیگر طول می کشد”
زوج رم وارد عمل شدند.
جول گفت: “ساعت 5 صبح سیمونه را بیدار کردم، بلیط ها را برای آنها رزرو کردیم و ترتیب آمدن آنها را دادیم.” “همه ما فکر می کردیم که چند هفته طول می کشد زیرا برای اوکراینی ها بسیار ناامید کننده به نظر می رسید. ما فکر کردیم، احتمالا یک بار [the invasion] تمام شده است، آنها برمی گردند.”
با این حال، بیش از یک سال بعد، این هفت هنوز با هم زندگی می کنند، بدون اینکه پایان روشنی در چشم باشد. هر دو خانواده می گویند تجربه حاصل، عمیقاً بر نحوه نگرش آنها به جهان، زندگی خانوادگی و خود تأثیر گذاشته است.
برای جول، که قصد داشت پس از وقفه ای در طول کووید به سر کار بازگردد، نه تنها به معنای به تعویق انداختن بیشتر بازگشت او به محل کار برای حمایت بهتر از تسلپ بود، بلکه دیدگاه او را نسبت به آینده حرفه ای اش نیز تغییر داد. هنگامی که جول به کار خود بازمی گردد، می خواهد حرفه خود را به حمایت از زنان پناهنده در محل کار تغییر دهد، بنابراین آنها برای همیشه در حاشیه قرار نگیرند.
او گفت: “در جنگ، شما همیشه به جنگ سربازان فکر می کنید، اما کاملاً طرف دیگر وجود دارد.” “بسیاری از پناهندگان زنانی هستند که به تنهایی با فرزندانشان در اینجا هستند و من می دانم… چقدر به کمک نیاز دارید.”
زندگی دخترانش نیز به طرز چشمگیری تغییر کرده است. آنها می گویند غنی شده است.
اوا جولیا گفت: “من در مدرسه پیانو می خوانم و ورونیکا ابراز علاقه کرده است، بنابراین چند نت و ترازو و چیزهای دیگر به او یاد می دهم. و سوفیا نیز دوست دارد پیانو بشنود.” او در حال توصیف یادگیری پخت نان شیرین سنتی عید پاک اوکراینی به نام پاسکا.
تماشا | اوکراینی های مقیم کانادا به یک سال جنگ فکر می کنند:
اوا جولیا در تابستان قبل از جنگ در حالی که به پدربزرگ و مادربزرگش در ونکوور رفته بود، دوره پرستاری را گذراند. او تابستان گذشته پس از گذراندن زمان زیادی برای مراقبت از خواهران اوکراینیاش، با یک دوره کمکهای اولیه به این مهارتها اضافه کرد. او گفت که این واقعیت که او مجبور شد برنامه تبدیل اتاق خواب مهمان به اتاق خود را به تعویق بیاندازد، قربانی آسانی بوده است.
تسلپ گفت: “دختران من چیزهای زیادی یاد گرفته اند.” “چگونه به اشتراک بگذاریم، چگونه با دیگران کنار بیاییم. همچنین ایتالیایی و انگلیسی.”
دو دختر بزرگتر نیز یاد گرفتهاند که کمی زبان اوکراینی را بفهمند و با افتخار نام دهها مورد را در این زبان فهرست میکنند.
جول، کاددو و تسلپ میدانند که چقدر غیرعادی است که خانواده ترکیبی آنها اینقدر خوب کار کردهاند، اتاق اضافی در آپارتمانشان را تصدیق میکنند و میتوانند برای ژول برای مدتی که نقش کوچکی را بازی میکند، کار حقوقی انجام ندهد.
«دختران واقعاً دلتنگ پدرشان هستند»
قبل از تهاجم روسیه، ایتالیا در میان بیشترین تعداد مهاجر اوکراینی از کشورهای اتحادیه اروپا، حدود 250000 نفر، عمدتاً زنانی که از افراد مسن یا کودکان مراقبت می کردند، داشت. به گفته وزارت کشور ایتالیا، از زمان تهاجم روسیه، 173000 اوکراینی دیگر، این بار به عنوان پناهنده، وارد ایتالیا شدند.
به گفته این وزارتخانه، حدود 80 درصد از پناهندگان اوکراینی ترجیح دادهاند اسکان خود را ترتیب دهند، معمولاً با هموطنان اوکراینی، اعم از خانواده یا دوستان، و ماهانه چند صد دلار از دولت ایتالیا دریافت میکنند. 20 درصد باقی مانده نزد خانواده هایی می مانند که توسط سازمان های غیردولتی غربالگری می شوند، یا در مراکز پذیرش.
اما با توجه به سختی یافتن شغل در ایتالیا و تحت فشار زندگی در محله های نزدیک، تسلپ می گوید بسیاری از اوکراینی هایی که او می شناسد که همزمان با او به ایتالیا آمده اند، به اوکراین یا کشورهای هم مرز بازگشته اند.
ماهها پس از ورود تسلپ و فرزندانش، هر بار که هواپیما از بالای سرشان میگذشت یا آژیر پلیس یا آمبولانس به صدا در میآمد، از ترس به خود میپریدند. ژول و کاددو در صورت پخش تصاویر خشونت آمیز از اوکراین به سرعت اخبار تلویزیون را خاموش می کنند و اگر تصاویر وحشتناک در صفحه اول ظاهر شد، روزنامه روزانه را خریداری نکنند.
اغلب، پس از تماس تلفنی عصرگاهی بین تسلپ و شوهرش، که به عنوان یک کشیش کاتولیک یونانی کار می کند و از سالمندان اوکراینی منزوی در نزدیکی خط مقدم در شرق مراقبت می کند، احساس درماندگی در خانه به وجود می آید.
کاددو گفت: “من می دانم که دختران واقعاً دلتنگ پدرشان هستند.” “من هرگز سعی نمی کنم او را جایگزین کنم، اما گاهی اوقات آنها به در آغوش گرفتن نیاز دارند. لطیف و شیرین است، اما متوجه می شوید که چقدر دلشان برای او تنگ شده است.”
جول و کاددو می گویند که سوفیا دو ساله، اکنون بیشتر از زمانی که با پدرش سپری کرده است، با خانواده رم خود وقت گذرانده است، که خود یک تراژدی کوچک است.
سیاست محلی سایه انداخته است
سیاست محلی نیز سایه افکنده است. نظرسنجیها نشان میدهد که تقریباً نیمی از ایتالیاییها موضعی له یا علیه روسیه یا اوکراین ندارند و به همان اندازه بسیاری مخالف ارسال سلاح به اوکراین هستند.
در حالی که جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا از حامیان سرسخت اوکراین بوده است، اعضای ائتلاف جناح راست او احساسات طرفدار پوتین را ابراز کرده اند، نظراتی که گاهی به معنای واقعی کلمه در خیابان های رم نوشته می شود و تسلپ و همشهریانش را خشمگین می کند.
تسلپ گفت: “شخصی داشت تبلیغات روسی را روی ساختمان ها اسپری می کرد، بنابراین من مواد شوینده را از آشپزخانه گرفتم و با صوفیا در کالسکه بیرون رفتم و آن را پاک کردم، که کار آسانی نبود. سایر زنان اوکراینی مرا تشویق می کردند. و گفت: “شما شجاع تر از ما هستید.”
تسلپ و دخترانش چندین بار برای اقامت کوتاه مدت – برای عید پاک امسال و در بدترین موج گرمای ایتالیا در آگوست گذشته – به خانه بازگشته اند تا در کنار والدینش بمانند، هر بار تصمیم گرفتند به رم بازگردند، جایی که احساس امنیت بیشتری می کنند.
جول و کاددو می گویند که خانواده آنها احساس خوشبختی می کنند.
او گفت: «این غیرمنتظره و البته برای آنها یک تراژدی بود. “اما برای ما این یک موهبت الهی بود. نمی گویم اینطور است [perfect]هفت نفر زیر یک سقف، اما دنیا را به روی همه ما باز کرده و به بچه ها نشان داده که فرار از جنگ به چه معناست.”
کاددو با داستانهایی از جنگ جهانی دوم از پدرش بزرگ شد که خانوادهاش در شمال ایتالیا مجبور شدند خانه خود را با نازیها تقسیم کنند.
او میگوید قبل از ورود تسلپ و بچههایش، لزوماً خود را فردی نمیدانست که میتواند یک خانواده پناهنده را بپذیرد. اما او میگوید که معتقد است اوکراینیها برای تمام غرب میجنگند و نیازی به قانعکردن چندانی ندارند.
ما میتوانیم به خود بگوییم که به روش کوچک، بسیار کم و محدودمان، کاری را انجام میدهیم. و این بسیار با ارزش است.»